سابقه امنیتی
در حالی که احساس می کردم لب بالام کم کم خدر میشه سعی می کردم خون توی دهنم نره . ...
View Articleبارون
تو بارون که رفتی ، شبم زیر و رو شدیه بغض شکسته رفیق گلوم شدتو بارون که رفتی ، دل ...
View Articleخاطرات بارانی
یه سوئیشرت نازک میپوشم و از اتاق میام بیرون . برق اتاق عمه طوبی خاموش میشه . به سمت بالا ...
View Articleدارم یخ میزنم بی تو
تمام سال من بی توپر از سوز زمستونهصدای خنده رو هیچکسنمی شنوه از این خونهتو رفتی و نگاه منیه دریا ...
View Articleرویاهای شبانه
از خواب پریدم و خیس عرق بودم . . . نشستم و عرق صورتم رو پاک کردم قلبم به شدت ...
View Articleسالها می گذرد
صبح توی رختخواب دراز کشیده بودم و عمه طوبی داشت تو آشپزخونه یه کارائی می کرد .دالامب . . .دالامب ...
View Articleپاسپورت عسل
مجبور شدم برای گرفتن پاسپورت عسل یه سر برم آمریکا ببخشین . نبودم . دوباره اواخر جولای با عسل باید ...
View Articleزندگی مجدد
این چند وقت بعد از برگشتن از دیار کفر یه تصمیمات جدی گرفتم که تا الان حدود 50 درصدش عملی ...
View Articleایراد فنی
هر کار میکنم جواب نظراتتون رو بدم نمیشه ولی از همتون ممنونم راستی موبایل خریدم و جالبه که تنها کسی ...
View Articleدنیای این روزای من
سلام من خوبم خیلی خوبم . . . از همه اونائی که روز پزشک رو تبریک گفتن ممنون از همه اونائی هم ...
View Article
More Pages to Explore .....